صفر تا 100 دیسپلی ادز گوگل: راه اندازی و ساخت کمپین قدم به قدم
نویسنده : مهسا اذانی | تاریخ بروزرسانی : 1404/03/04
I. مقدمه: چرا تبلیغات نمایشی گوگل (Google Display Ads) برای کسبوکار شما حیاتی است؟
در دنیای پررقابت بازاریابی دیجیتال امروز، دیده شدن برند و جذب مشتریان بالقوه، از اهمیت بالایی برخوردار است. در این میان، تبلیغات نمایشی گوگل (Google Display Ads) به عنوان ابزاری قدرتمند، نقش حیاتی در دستیابی به این اهداف ایفا میکند. این نوع تبلیغات، بنرها و تبلیغات بصری هستند که در وبسایتها، اپلیکیشنها و ویدئوهای عضو شبکه نمایش گوگل (Google Display Network یا GDN) به نمایش در میآیند. برخلاف تبلیغات جستجو که به تقاضای فعال و موجود کاربران پاسخ میدهند، تبلیغات نمایشی به صورت “Push” یا “فشاری” عمل میکنند؛ به این معنی که حتی زمانی که کاربر به طور فعال به دنبال محصول یا خدمت خاصی نیست، برند شما را به او معرفی میکنند و توجه او را جلب مینمایند.
نقش اصلی تبلیغات نمایشی در مراحل اولیه قیف بازاریابی، به ویژه در افزایش آگاهی از برند (Brand Awareness) و ایجاد تقاضا (Demand Generation) تعریف میشود. این تبلیغات به کسبوکارها امکان میدهند تا پیش از آنکه مشتریان به مرحله جستجوی فعال یا تصمیمگیری برسند، با آنها ارتباط برقرار کنند و نیاز یا علاقهای را در آنها ایجاد نمایند. شبکه نمایش گوگل با دسترسی به بیش از 2 میلیون وبسایت، اپلیکیشن و ویدئو، تقریباً به 90% کاربران اینترنت در سراسر جهان دسترسی دارد. این گستردگی بینظیر، فرصتی بیبدیل برای افزایش دیده شدن برند و رسیدن به مخاطبان جدید در مقیاس وسیع فراهم میکند. علاوه بر این، قابلیتهای پیشرفته هدفگذاری در GDN، از جمله هدفگذاری بر اساس علایق، رفتار، جمعیتشناسی و حتی وبسایتهای خاص، به کسبوکارها اجازه میدهد پیام خود را به مخاطبان بسیار مرتبط برسانند و اثربخشی کمپینهای خود را به حداکثر برسانند.
یکی از جنبههای مهم در درک ارزش Google Display Ads، تشخیص آن به عنوان ابزاری برای “خلق تقاضا” است، نه صرفاً “پاسخ به تقاضا”. در حالی که تبلیغات جستجو به طور مستقیم به نیازهای موجود کاربران پاسخ میدهند، تبلیغات نمایشی میتوانند نیاز یا خواستهای را در مخاطب ایجاد کنند که پیش از آن وجود نداشته است. برای مثال، یک محصول بصری یا خدمتی با چرخه فروش طولانی، ابتدا باید به مخاطب معرفی شود تا در ذهن او جای گیرد و در مراحل بعدی سفر مشتری، به خرید منجر شود. این تفاوت در نقش، به این معنی است که ارزیابی موفقیت کمپینهای نمایشی صرفاً با متریکهایی مانند هزینه به ازای تبدیل (CPA) یا نرخ تبدیل مستقیم (CVR)، ممکن است تصویر کاملی از اثربخشی آنها ارائه ندهد. برای سنجش دقیقتر، باید متریکهای مرتبط با آگاهی از برند مانند تعداد نمایش (Impressions)، میزان دسترسی (Reach)، قابلیت مشاهده (Viewability) و حتی افزایش جستجوهای مستقیم نام برند در گوگل (Brand Search Lift) را نیز در نظر گرفت. کمپینهای نمایشی در واقع بذر تبدیلهای آینده را میکارند و به تدریج کاربران را به سمت قیف فروش هدایت میکنند.
II. راه اندازی و ساخت کمپین دیسپلی ادز گوگل: گام به گام
راهاندازی یک کمپین موفق در گوگل دیسپلی ادز نیازمند رعایت مراحل و تنظیمات دقیق است. در ادامه، گام به گام به تشریح این فرآیند میپردازیم:
گام 1: ورود به حساب گوگل ادز و شروع کمپین جدید
اولین قدم برای شروع، ورود به حساب Google Ads است. اگر هنوز حساب کاربری ندارید، میتوانید به راحتی یک حساب جدید ایجاد کنید. پس از ورود، باید یک کمپین جدید ایجاد نمایید. برای این کار، روی آیکون “Campaigns” در منوی سمت چپ کلیک کرده و سپس دکمه “+ New Campaign” را انتخاب کنید.
در مرحله بعد، گوگل از شما میخواهد هدف کمپین خود را مشخص کنید. انتخاب هدف مناسب بسیار مهم است، زیرا به گوگل کمک میکند تا تنظیمات و استراتژیهای بهینهسازی بهتری را برای کمپین شما پیشنهاد دهد. اهداف رایج شامل “Sales” (افزایش فروش)، “Leads” (جذب مشتریان بالقوه)، “Website traffic” (افزایش ترافیک وبسایت) و “Brand awareness and reach” (آگاهی از برند و دسترسی) هستند. پس از انتخاب هدف، باید نوع کمپین را مشخص کنید. در این حالت، “Display” را به عنوان نوع کمپین انتخاب کرده و سپس “Standard display campaign” را به عنوان زیرگروه برگزینید. در نهایت، آدرس وبسایت کسبوکار خود را وارد کرده و نامی مناسب برای کمپین خود تعیین کنید.
گام 2: تنظیمات کمپین: مکان، زبان، دستگاهها و موارد پیشرفته
پس از انتخاب نوع و هدف کمپین، نوبت به تنظیمات دقیقتر میرسد. این تنظیمات به شما امکان میدهند تا مخاطبان هدف خود را با دقت بیشتری مشخص کنید:
- هدفگذاری جغرافیایی و زبانی (Locations & Languages): مکانهای جغرافیایی (مانند کشورها، شهرها یا مناطق خاص) و زبانهایی که میخواهید تبلیغ شما در آنها نمایش داده شود را انتخاب کنید. این کار به هدفمندتر کردن مخاطبان و جلوگیری از هدر رفتن بودجه در مناطق نامرتبط کمک میکند.
- تنظیمات پیشرفته کمپین (Additional Campaign Settings):
- چرخش تبلیغات (Ad Rotation): میتوانید تنظیم کنید که گوگل تبلیغاتی را که انتظار میرود کلیک یا تبدیل بیشتری داشته باشند، بیشتر نمایش دهد. این گزینه معمولاً برای اکثر کمپینها توصیه میشود، زیرا به بهینهسازی خودکار توسط سیستم گوگل کمک میکند.
-
- زمانبندی نمایش (Ad Schedule): برای محدود کردن زمان نمایش تبلیغات (مثلاً فقط در ساعات کاری یا روزهای خاص هفته)، میتوانید یک زمانبندی مشخص کنید. این ویژگی به شما امکان میدهد تا تبلیغات خود را در زمانهایی که مخاطبان هدف شما فعالتر هستند، نمایش دهید.
- دستگاهها (Devices): میتوانید انتخاب کنید که تبلیغات شما روی کدام نوع دستگاهها (موبایل، تبلت، دسکتاپ) نمایش داده شوند، یا حتی فقط روی دستگاههای خاصی هدفگذاری کنید. این قابلیت به شما امکان میدهد تا تجربه کاربری را بر اساس دستگاه بهینه کنید.
- استثنائات محتوا (Content Exclusions): این بخش از اهمیت بالایی برخوردار است. شما میتوانید انتخاب کنید که تبلیغات شما در محتواهایی که با برند شما همخوانی ندارند (بر اساس برچسبهای محتوای دیجیتال، محتوای حساس یا انواع محتوا) نمایش داده نشوند. این قابلیت، به حفظ اعتبار برند و جلوگیری از نمایش تبلیغات در محیطهای نامطلوب کمک میکند. وجود این قابلیت در خود گوگل ادز، نشاندهنده چالش ذاتی وجود “سایتهای بد یا مشکوک” در شبکه نمایش است. این چالش صرفاً یک مشکل فنی نیست، بلکه یک مسئله استراتژیک در مدیریت برند و بازگشت سرمایه (ROI) محسوب میشود. هر کلیکی که از یک سایت نامناسب میآید، نه تنها بودجه را هدر میدهد، بلکه میتواند به اعتبار برند نیز لطمه بزند. بنابراین، استفاده دقیق از این تنظیمات برای افزایش بازدهی و محافظت از برند حیاتی است.
گام 3: تعیین بودجه و استراتژی پیشنهاد قیمت (Bidding)
پس از تنظیمات اولیه، باید بودجه و نحوه پرداخت برای تبلیغات خود را مشخص کنید:
- بودجه روزانه (Daily Budget): میانگین بودجهای که میخواهید روزانه خرج کنید را مشخص نمایید. گوگل ادز تلاش میکند تا در طول ماه، میانگین بودجه روزانه شما را رعایت کند.
- استراتژی پیشنهاد قیمت (Bidding Strategy): انتخاب استراتژی پیشنهاد قیمت، نحوه رقابت شما در مزایدههای تبلیغاتی گوگل را تعیین میکند. گوگل ادز به طور خودکار استراتژی پیشنهادی را بر اساس هدف کمپین شما ارائه میدهد.
- استراتژیهای هوشمند (Smart Bidding): این استراتژیها از هوش مصنوعی گوگل برای بهینهسازی خودکار پیشنهاد قیمتها استفاده میکنند. مثالها شامل Target CPA (هدفگذاری هزینه به ازای تبدیل) و Maximize Conversions (حداکثر کردن تعداد تبدیلها در بودجه مشخص) هستند.
- استراتژیهای خودکار (Automated Bid): این استراتژیها نیز توسط گوگل مدیریت میشوند و شامل Maximize Clicks (حداکثر کردن تعداد کلیکها) و Viewable CPM (هزینه به ازای هزار نمایش قابل مشاهده) میشوند.
- استراتژی دستی (Manual Bid): در این روش، شما به صورت دستی حداکثر هزینه برای هر کلیک (Manual CPC) را تعیین میکنید.
- مفاهیم کلیدی CPC، CPM و CPA در Display Ads:
- CPC (Cost Per Click): هزینه به ازای هر کلیک روی تبلیغ شما.
- CPM (Cost Per Mille/Thousand): هزینه به ازای هر 1000 نمایش تبلیغ (قابل مشاهده یا غیرقابل مشاهده). این روش معمولاً برای کمپینهای آگاهی از برند که هدف اصلی آنها دیده شدن است، مناسبتر است.
- CPA (Cost Per Action/Acquisition): هزینه به ازای اقدام خاص کاربر، مانند خرید، ثبتنام در خبرنامه یا تکمیل فرم.
گام 4: تعریف مخاطبان هدف و سیگنالهای هدفگذاری
یکی از نقاط قوت Google Display Ads، قابلیتهای پیشرفته هدفگذاری آن است که به شما امکان میدهد تبلیغات خود را به دقیقترین مخاطبان نمایش دهید:
- افزودن سیگنالهای هدفگذاری (Add Targeting Signals): این بخش به شما اجازه میدهد تا مخاطبان خود را بر اساس معیارهای مختلفی فیلتر کنید.
- انواع مخاطبان (Audience Segments):
- Affinity Audience: گروههایی از کاربران بر اساس علایق و سرگرمیهایشان (مثلاً “علاقهمندان به موسیقی” یا “دوستداران تناسب اندام”).
- Custom Affinity Audience: ایجاد مخاطبان سفارشی بر اساس علایق خاص و منحصر به فرد کسبوکار شما.
- In-Market Audience: کاربرانی که فعالانه به دنبال محصولات یا خدمات مشابه شما هستند (مثلاً کسانی که در حال بررسی خرید یک محصول خاص مانند “شلوار جین” هستند).
- Demographics: هدفگذاری بر اساس ویژگیهای جمعیتی مانند سن، جنسیت، و وضعیت والدینی.
- Similar Audiences: گسترش دسترسی به مخاطبان جدیدی که رفتار مرور مشابهی با کاربران قبلی وبسایت شما یا لیستهای مشتریان شما دارند.
- هدفگذاری بر اساس Placements (مکانهای نمایش): انتخاب وبسایتها، اپلیکیشنها یا کانالهای YouTube خاصی که میخواهید تبلیغات شما در آنها نمایش داده شود. این روش به شما کنترل بسیار دقیقی بر مکان نمایش تبلیغات میدهد.
- هدفگذاری بر اساس Topics (موضوعات): نمایش تبلیغات در وبسایتها و اپلیکیشنهایی که موضوعات خاصی را پوشش میدهند و با کسبوکار شما مرتبط هستند.
- هدفگذاری بر اساس Keywords (کلمات کلیدی): نمایش تبلیغات در صفحاتی که حاوی کلمات کلیدی مرتبط با کسبوکار شما هستند.
- نکته مهم: پس از افزودن سیگنالهای هدفگذاری، میتوانید “Optimized targeting” را خاموش کنید تا کنترل بیشتری روی مکانهای نمایش داشته باشید و از هدفگذاری بیش از حد گسترده توسط گوگل جلوگیری کنید.
گام 5: طراحی و ایجاد تبلیغات نمایشی جذاب
تبلیغات نمایشی ماهیت بصری دارند، بنابراین طراحی جذاب و مرتبط آنها برای جلب توجه مخاطب حیاتی است:
- انواع فرمتهای تبلیغاتی:
- Responsive Display Ads (RDA): این نوع تبلیغات به طور خودکار اندازه، ظاهر و فرمت خود را با فضای تبلیغاتی موجود در وبسایت یا اپلیکیشن تطبیق میدهند. شما تصاویر، لوگوها، عناوین و توضیحات مختلفی را ارائه میدهید و گوگل با استفاده از هوش مصنوعی خود، بهترین ترکیب را برای هر فضای تبلیغاتی ایجاد میکند. این قابلیت به شما امکان میدهد تا حداکثر پوشش را در جایگاههای مختلف داشته باشید و نیازی به طراحی بنرهای متعدد برای هر اندازه نباشد.
- Image Ads (Uploaded Ads): میتوانید بنرهای تصویری خود را با اندازههای مشخص و طراحی کاملاً سفارشی آپلود کنید.
- نکات کلیدی برای طراحی بنرهای موثر:
- جذابیت بصری: از تصاویر و ویدئوهای با کیفیت و جذاب استفاده کنید.
- رنگ و کنتراست: استفاده از اِلمانهای بصری جذاب و رنگهای برجسته با کنتراست بالا میتواند توجه مخاطب را جلب کند.
- سادگی و مینیمالیسم: طراحیهای ساده و مینیمال معمولاً موثرتر هستند و پیام را واضحتر منتقل میکنند.
- فراخوان به عمل (Call to Action): یک فراخوان به عمل واضح و جذاب (مانند “همین حالا خرید کنید” یا “بیشتر بدانید”) کاربران را به اقدام تشویق میکند.
- اندازههای پربازده: برخی اندازههای بنر، از جمله 300×250 (Medium Rectangle), 336×280 (Large Rectangle), 728×90 (Leaderboard), 300×600 (Half Page), و 320×100 (Large Mobile Banner) بیشترین نرخ نمایش (Impressions) و نرخ کلیک (CTR) را دارند. تمرکز بر این اندازهها میتواند دسترسی شما را افزایش دهد.
- حجم فایل: حجم فایل بنرها باید کمتر از 150KB باشد تا سرعت بارگذاری آنها بالا باشد.
تمرکز بر Responsive Display Ads میتواند کارایی کمپینهای نمایشی را افزایش دهد، زیرا گوگل به طور خودکار بهترین ترکیب عناصر خلاقانه را برای هر فضای تبلیغاتی پیدا میکند و این به معنای افزایش شانس دیده شدن و کلیک است.
III. مقایسه دیسپلی ادز گوگل با سرچ ادز: تحلیل متریکهای کلیدی
برای انتخاب استراتژی تبلیغاتی مناسب، درک تفاوتهای اساسی بین Google Display Ads و Google Search Ads حیاتی است. این دو شبکه، با وجود اینکه هر دو بخشی از اکوسیستم گوگل ادز هستند، در نحوه عملکرد و اهداف خود تفاوتهای بنیادی دارند.
تفاوتهای بنیادی: “Push” در برابر “Pull”
- Search Ads (تبلیغات جستجو): این تبلیغات به عنوان “Pull” Advertising (تبلیغات کششی) شناخته میشوند. آنها تبلیغات متنی هستند که در نتایج جستجو گوگل ظاهر میشوند و به کاربرانی نمایش داده میشوند که فعالانه در حال جستجوی کلمات کلیدی مرتبط با محصول یا خدمت شما هستند. این کاربران معمولاً قصد خرید یا کسب اطلاعات بالایی دارند، زیرا خودشان به دنبال راهحل هستند.
- Display Ads (تبلیغات نمایشی): این تبلیغات به عنوان “Push” Advertising (تبلیغات فشاری) شناخته میشوند. آنها تبلیغات بصری (مانند بنر و ویدئو) هستند که در وبسایتها و اپلیکیشنهای شبکه نمایش گوگل ظاهر میشوند. این تبلیغات به کاربران بر اساس علایق، رفتار و ویژگیهای دموگرافیک آنها نمایش داده میشوند، حتی اگر در آن لحظه به طور فعال به دنبال محصول شما نباشند. هدف اصلی این نوع تبلیغات، ایجاد آگاهی و تقاضا است.
مقایسه بر اساس هزینه به ازای کلیک (CPC)
هزینه به ازای هر کلیک (CPC) یکی از متریکهای کلیدی در ارزیابی کمپینهای تبلیغاتی است. میانگین CPC در شبکه جستجو گوگل به طور قابل توجهی بالاتر از شبکه نمایش گوگل است.
- آمار: طبق دادهها، میانگین CPC در Search Network حدود 2.41 دلار و در Display Network تنها 0.59 دلار است. برخی منابع دیگر نیز این تفاوت را تأیید میکنند و میانگین CPC در Search Network را 2.69 دلار و در Display Network را 0.63 دلار گزارش کردهاند. این تفاوت بیش از 4 برابر است.
- دلیل تفاوت: دلیل اصلی این تفاوت، ارزش بالاتر کلیکها در شبکه جستجو است. کاربرانی که در جستجو کلیک میکنند، معمولاً قصد خرید یا تحقیق بیشتری دارند و در مراحل پایانی قیف فروش قرار دارند. رقابت شدید بر سر کلمات کلیدی با قصد بالا در Search Network نیز به افزایش قیمتها منجر میشود.
مقایسه بر اساس نرخ تبدیل (Conversion Rate) و هزینه به ازای تبدیل (Cost Per Conversion)
نرخ تبدیل (CVR) و هزینه به ازای تبدیل (CPA) متریکهای حیاتی برای سنجش اثربخشی کمپین در دستیابی به اهداف کسبوکار هستند.
- آمار: میانگین نرخ تبدیل (CVR) در کمپینهای جستجو به طور قابل توجهی بالاتر از کمپینهای نمایشی است. میانگین CVR در Search Network حدود 4.40% است، در حالی که برای کمپینهای نمایشی تنها 0.57% است.
- دلیل تفاوت: این تفاوت به دلیل قصد بالای کاربران در شبکه جستجو است. آنها فعالانه به دنبال محصول یا خدمت هستند و بنابراین احتمال تبدیل آنها بیشتر است. با وجود CPC پایینتر در Display Ads، به دلیل CVR پایینتر، هزینه نهایی برای دستیابی به یک تبدیل مستقیم (CPA) در Display Ads میتواند بالاتر از Search Ads باشد، مگر اینکه کمپین به خوبی برای اهداف آگاهی از برند یا ریمارکتینگ بهینهسازی شده باشد.
جدول 1: مقایسه میانگین CPC و CVR در Google Search Ads و Google Display Ads
متریک | Google Search Ads | Google Display Ads |
میانگین CPC (دلار) | 2.41 (یا 2.69) | 0.59 (یا 0.63) |
میانگین نرخ تبدیل (CVR) | 4.40% | 0.57% |
این جدول به وضوح نشان میدهد که تفاوت فاحشی در هزینهها و نرخهای تبدیل بین دو شبکه وجود دارد. این تفاوتها به دلیل ماهیت متفاوت هر شبکه و جایگاه آنها در سفر مشتری است.
چه زمانی از هر کدام استفاده کنیم؟
انتخاب بین Search Ads و Display Ads به اهداف کمپین، نوع محصول یا خدمت و مرحلهای که مشتری در سفر خرید قرار دارد، بستگی دارد.
-
سناریوهای ایدهآل برای Search Ads:
- زمانی که مخاطبان قصد خرید یا نیاز مشخصی دارند (High Intent) و به دنبال راهحل هستند.
- برای جذب لیدهای باکیفیت و فروش سریع، به ویژه در محصولات یا خدمات اضطراری (مانند قفلساز، دامپزشک فوری).
- زمانی که چرخه فروش کوتاه است و نیاز به بازاریابی مجدد (Remarketing) کمتری وجود دارد.
- برای هدفگذاری مخاطبان محلی، که به دنبال خدمات در نزدیکی خود هستند.
- در کمپینهایی با بودجه کمتر که نیاز به نتایج سریعتر دارند.
-
سناریوهای ایدهآل برای Display Ads:
- برای افزایش آگاهی از برند و ایجاد تقاضا، به ویژه زمانی که مخاطبان هنوز از نیاز خود آگاه نیستند.
- برای محصولات یا خدمات بصری (مانند پوشاک، دکوراسیون منزل، بستههای مسافرتی) که تصویر و ویدئو نقش مهمی در معرفی آنها دارد.
- زمانی که چرخه فروش طولانی است و نیاز به چندین نقطه تماس (touchpoint) و بازاریابی مجدد برای همراهی مشتری در طول زمان وجود دارد.
- برای رسیدن به بازارهای خاص (Niche Markets) و مخاطبان با قصد غیرفعال از طریق هدفگذاری دقیق علایق.
- برای معرفی برند به مشتری در مراحل اولیه سفر خرید و هدایت آهسته او به سمت قیف فروش.
بهترین استراتژی دیجیتال مارکتینگ، استفاده مکمل و هوشمندانه از هر دو شبکه است. Display Ads میتوانند در مراحل اولیه قیف، آگاهی ایجاد کنند و سپس Search Ads میتوانند تقاضای ایجاد شده را در مراحل بعدی (زمانی که کاربر فعالانه جستجو میکند) به تبدیل نهایی هدایت کنند. این رویکرد به بازاریابان اجازه میدهد تا در تمام مراحل سفر مشتری حضور داشته باشند و نه تنها منجر به افزایش تبدیلهای کلی میشود، بلکه میتواند هزینه به ازای تبدیل (CPA) را نیز در بلندمدت کاهش دهد، زیرا آگاهی قبلی از برند، نرخ کلیک و کیفیت امتیاز را در کمپینهای جستجو بهبود میبخشد. تحقیقات نشان دادهاند که بازاریابی مجدد با تبلیغات نمایشی میتواند جستجوهای مرتبط با برند را تا 1046% و نرخ تبدیل را تا 70% افزایش دهد. این همافزایی بین دو شبکه، پتانسیل بالایی برای رشد کسبوکارها ایجاد میکند.
IV. ظرفیت نمایشی: گوگل دیسپلی نتورک در برابر ادنتورکهای داخلی ایران
انتخاب پلتفرم مناسب برای تبلیغات نمایشی، به گستردگی مخاطبان هدف و اهداف کسبوکار بستگی دارد. در این بخش، ظرفیت نمایشی Google Display Network (GDN) را با ادنتورکهای داخلی ایران مقایسه میکنیم.
گستردگی و ظرفیت شبکه نمایش گوگل (GDN)
Google Display Network یک شبکه عظیم از وبسایتها، اپلیکیشنها و ویدئوهای شریک گوگل است که تبلیغات نمایشی در آنها به نمایش در میآیند. این شبکه از بیش از 2 میلیون وبسایت، اپلیکیشن و ویدئو تشکیل شده است 3 و به حدود 90% کاربران اینترنت در سراسر جهان دسترسی دارد. این گستردگی بینظیر، GDN را به ابزاری قدرتمند برای کمپینهای با هدف آگاهی از برند در مقیاس جهانی تبدیل میکند. حتی در بازار ایران، آمار کلی گوگل نشان میدهد که روزانه حدود 138 میلیون جستجو و ماهانه بیش از 4 میلیارد جستجو در گوگل اتفاق میافتد. این حجم عظیم فعالیت کاربران ایرانی در اکوسیستم گوگل، پتانسیل بالای GDN را حتی در بازار داخلی نیز نشان میدهد.
GDN همچنین قابلیتهای هدفگذاری بسیار پیشرفتهای را ارائه میدهد که به تبلیغدهندگان امکان میدهد به دقت مخاطبان خود را شناسایی کنند:
- هدفگذاری جغرافیایی: بر اساس کشور، شهر یا حتی شعاع مشخصی از یک مکان.
- هدفگذاری بر اساس علایق (Affinity, Custom Affinity, In-Market): دسترسی به کاربرانی که علایق خاصی دارند یا فعالانه به دنبال محصولات و خدمات مشابه هستند.
- هدفگذاری جمعیتی (Demographics): بر اساس سن، جنسیت، و وضعیت والدینی.
- هدفگذاری بر اساس Placements (مکانهای نمایش): انتخاب وبسایتها یا اپلیکیشنهای خاص برای نمایش تبلیغات.
- هدفگذاری بر اساس Topics (موضوعات): نمایش تبلیغات در وبسایتها و اپلیکیشنهایی که موضوعات خاصی را پوشش میدهند.
- قابلیت “Similar Audiences”: برای گسترش دسترسی به مخاطبان جدیدی که رفتار مرور مشابهی با کاربران قبلی شما دارند.
معرفی و ظرفیت ادنتورکهای داخلی ایران
در کنار GDN، پلتفرمهای تبلیغات آنلاین داخلی در ایران نیز ظرفیتهای قابل توجهی برای دسترسی به کاربران ایرانی دارند. از جمله برجستهترین این پلتفرمها میتوان به یکتانت (Yektanet)، تپسل (Tapsell)، صباویژن (Sabavision) و … اشاره کرد.
- یکتانت (Yektanet): به عنوان بزرگترین پلتفرم تبلیغات آنلاین ایران شناخته میشود. این پلتفرم ظرفیت ماهانه 70 میلیارد نمایش تبلیغ در سال 1404 را اعلام کرده است. یکتانت خدمات تبلیغات در وبسایتها (با دسترسی به بیش از 120 میلیون کاربر در فضای وب ایران)، اپلیکیشنها و حتی امکان تبلیغات در گوگل (از طریق واسطهگری) را فراهم میکند. این پلتفرم با بیش از 70 هزار کسبوکار تبلیغدهنده همکاری دارد.
- تپسل (Tapsell): یکی دیگر از پلتفرمهای مهم داخلی است که بیش از 140 میلیون کاربر ماهانه و بیش از 5 هزار رسانه (پابلیشر) در شبکه خود دارد. این پلتفرم رشد سالانه 30% در میزان نمایش تبلیغات و 25% در تعداد پابلیشرها را گزارش کرده است.
- صباویژن (Sabavision): مالک رسانههای پربازدید داخلی مانند فیلیمو و آپارات است که به آن امکان دسترسی به مخاطبان گستردهای را میدهد.
این شبکههای داخلی به طور مداوم بسترهای جدید را اضافه کرده و به روزرسانی میشوند تا با نیازهای تبلیغدهندگان و تغییرات روز جهانی در تبلیغات همسو باشند.
جدول 2: مقایسه ظرفیت نمایشی GDN با ادنتورکهای داخلی ایران
پلتفرم | تعداد وبسایت/اپلیکیشن (ناشر) | تعداد کاربران/ظرفیت نمایش |
Google Display Network (GDN) | بیش از 2 میلیون | ~90% کاربران اینترنت جهانی |
یکتانت (Yektanet) | بیش از 10 هزار بازدیدکننده روزانه | بیش از 120 میلیون کاربر وب در ایران |
تپسل (Tapsell) | بیش از 10 هزار بازدیدکننده روزانه | بیش از 140 میلیون کاربر ماهانه |
این جدول به وضوح مقیاس دسترسی هر پلتفرم را نشان میدهد. GDN در مقیاس جهانی بیرقیب است، در حالی که پلتفرمهای داخلی مانند یکتانت و تپسل، پوشش گستردهای در بازار ایران فراهم میکنند.
مزایا و معایب هر کدام برای بازار ایران
مزایای GDN:
- دسترسی جهانی بینظیر: امکان هدفگذاری کاربران در خارج از ایران، برای کسبوکارهای بینالمللی یا آنهایی که به دنبال گسترش بازار خود هستند.
- تنوع گسترده در هدفگذاری: ابزارهای پیشرفتهتر برای هدفگذاری بر اساس علایق، رفتار و دادههای عمیق گوگل.
- قابلیتهای ریمارکتینگ قدرتمند: امکان بازاریابی مجدد برای کاربرانی که قبلاً با برند تعامل داشتهاند و افزایش نرخ تبدیل آنها.
معایب GDN برای بازار ایران:
- محدودیتهای پرداخت و دسترسی: تحریمها و مشکلات پرداخت بینالمللی، استفاده مستقیم از گوگل ادز را برای کسبوکارهای ایرانی دشوار میکند و اغلب نیاز به واسطهها وجود دارد.
- عدم پوشش کامل رسانههای داخلی: بسیاری از وبسایتها و اپلیکیشنهای پربازدید ایرانی ممکن است عضو GDN نباشند، که منجر به از دست رفتن بخشی از مخاطبان داخلی میشود.
مزایای ادنتورکهای داخلی:
- تمرکز بر بازار ایران: پوشش گسترده وبسایتها و اپلیکیشنهای پربازدید داخلی.
- سهولت پرداخت و پشتیبانی: امکان پرداخت ریالی و دریافت پشتیبانی به زبان فارسی، که فرآیند را برای کسبوکارهای ایرانی بسیار سادهتر میکند.
- انطباق با فرهنگ و محتوای بومی: تبلیغات در محیطهای کاملاً بومی و مرتبط با کاربران ایرانی، که میتواند اثربخشی پیام را افزایش دهد.
- همسویی با تغییرات روز داخلی: به روزرسانی مداوم بسترهای تبلیغاتی متناسب با نیازهای بازار ایران.
معایب ادنتورکهای داخلی:
- محدودیت دسترسی جهانی: عدم امکان هدفگذاری مخاطبان خارج از ایران.
- تنوع کمتر در ابزارهای هدفگذاری: در مقایسه با GDN، ممکن است ابزارهای هدفگذاری پیشرفته کمتری داشته باشند.
با توجه به این مقایسه، برای حداکثرسازی دسترسی در بازار ایران، یک استراتژی بهینه، استفاده ترکیبی از هر دو پلتفرم است. میتوان از GDN (از طریق واسطهها) برای دسترسی به بخشهای خاصی از مخاطبان جهانی یا ایرانی که در GDN حضور دارند و از ادنتورکهای داخلی برای پوشش حداکثری کاربران ایرانی در پلتفرمهای بومی استفاده کرد. این رویکرد نه تنها حداکثر دسترسی را در بازار ایران فراهم میکند، بلکه ریسک وابستگی به یک پلتفرم را کاهش داده و امکان تنوع در استراتژیهای تبلیغاتی را میدهد.
V. نتیجهگیری و توصیههای نهایی
تبلیغات نمایشی گوگل (Google Display Ads) ابزاری قدرتمند و ضروری در استراتژی بازاریابی دیجیتال هر کسبوکاری است. این کمپینها با هدف افزایش آگاهی از برند و ایجاد تقاضا، در مراحل اولیه قیف بازاریابی نقش حیاتی ایفا میکنند. راهاندازی یک کمپین موفق در GDN شامل مراحل گام به گام از انتخاب هدف و تنظیمات دقیق مکان، زبان و دستگاهها، تا بودجهبندی هوشمند، هدفگذاری دقیق مخاطبان و طراحی تبلیغات بصری جذاب است.
تفاوتهای کلیدی بین Search Ads و Display Ads نشان میدهد که هر دو شبکه مکمل یکدیگرند و باید برای اهداف متفاوت به کار گرفته شوند. در حالی که Search Ads برای جذب کاربران با قصد خرید بالا و تبدیلهای مستقیم (با CPC بالاتر و CVR بالاتر) مناسب است، Display Ads برای ایجاد آگاهی از برند، خلق تقاضا و ریمارکتینگ (با CPC پایینتر اما CVR مستقیم پایینتر) بهینه هستند. بهترین استراتژی اغلب استفاده ترکیبی از هر دو برای پوشش کامل سفر مشتری است.
در خصوص ظرفیت نمایشی، شبکه نمایش گوگل با دسترسی جهانی بینظیر به بیش از 2 میلیون وبسایت و 90% کاربران اینترنت، پتانسیل عظیمی را فراهم میکند. در کنار آن، ادنتورکهای داخلی ایران مانند یکتانت و تپسل نیز با پوشش گسترده کاربران بومی و سهولت پرداخت، ظرفیتهای مهمی برای تبلیغدهندگان ایرانی دارند. برای حداکثر دسترسی و کارایی در بازار ایران، یک استراتژی دوگانه که هم از پتانسیل GDN (از طریق واسطهها) و هم از ظرفیت بالای ادنتورکهای داخلی بهره میبرد، توصیه میشود.
در نهایت، مدیریت کیفیت مکانهای نمایش و حذف سایتهای نامناسب برای حفظ ROI و اعتبار برند حیاتی است. ابزارهای هوشمندی مانند فیچر جدید دژینو برای اکسکلود خودکار رسانههای بد یا مشکوک، یک لایه بهینهسازی ضروری را بر روی قابلیتهای پایه گوگل ادز اضافه میکنند. این ابزارها به کسبوکارها کمک میکنند تا از هدر رفتن بودجه جلوگیری کرده، اعتبار برند خود را حفظ کنند و دادههای دقیقتری برای تحلیل عملکرد به دست آورند.
توصیههای عملی برای راهاندازی و بهینهسازی کمپینهای دیسپلی ادز در بازار ایران:
- شروع با هدف مشخص: پیش از هر اقدامی، هدف کمپین خود را به وضوح تعریف کنید. این هدف، مسیر انتخاب استراتژیهای بیدینگ، هدفگذاری و حتی طراحی تبلیغات را مشخص میکند.
- ترکیب هوشمندانه هدفگذاری: از ترکیب هدفگذاریهای مختلف (مانند مخاطبان In-Market با موضوعات مرتبط یا Placements خاص) برای رسیدن به دقیقترین مخاطبان استفاده کنید. این رویکرد دقت کمپین را به شدت افزایش میدهد.
- طراحی خلاقانه تبلیغات: با توجه به ماهیت بصری Display Ads، روی طراحی بنرهای جذاب، واکنشگرا و متناسب با برند خود سرمایهگذاری کنید. تبلیغات بصری قوی، نرخ کلیک و تعامل را بهبود میبخشند.
- تست و بهینهسازی مداوم: عملکرد کمپین خود را به طور منظم بررسی کرده و بر اساس دادهها (به ویژه نرخ کلیک، نرخ تبدیل و هزینه به ازای تبدیل) تنظیمات را بهینهسازی کنید. آزمایش A/B برای خلاقیتها و استراتژیهای هدفگذاری مختلف، کلید موفقیت است.
- استفاده از ابزارهای هوشمند: برای مدیریت بهینه و جلوگیری از هدر رفتن بودجه، از ابزارهایی مانند فیچر جدید دژینو برای اکسکلود خودکار سایتهای بیکیفیت استفاده کنید. این ابزارها به طور خودکار به حفظ کیفیت نمایش و افزایش ROI کمک میکنند.
- استراتژی دوگانه در ایران: برای حداکثر دسترسی و کارایی در بازار ایران، هم از پتانسیل GDN (که معمولاً از طریق واسطهها قابل دسترسی است) و هم از ظرفیت بالای ادنتورکهای داخلی بهره ببرید. این استراتژی، پوشش جامعتری از مخاطبان ایرانی را تضمین میکند.
- توجه به Brand Safety: همیشه اطمینان حاصل کنید که تبلیغات شما در محیطهایی نمایش داده میشوند که با ارزشها و تصویر برند شما همخوانی دارند. این امر نه تنها از شهرت برند محافظت میکند، بلکه به افزایش اعتماد مشتریان نیز کمک میکند.
در اکوسیستم پیچیده دیجیتال مارکتینگ ایران، واسطهها و ابزارهای بهینهسازی نه تنها کمککننده هستند، بلکه بخش جداییناپذیری از استراتژی موفق برای عبور از موانع و دستیابی به کارایی بالا محسوب میشوند. برای کسبوکارهای ایرانی، صرف دانش فنی گوگل ادز کافی نیست؛ بلکه درک عمیق از اکوسیستم محلی و ابزارهای موجود در آن، کلید موفقیت است.