روشهای مدیریت هزینهها و بهینهسازی بودجه با پرفورمنس مارکتینگ
نویسنده : مهسا اذانی | تاریخ بروزرسانی : 1403/04/31
در دنیای پر رقابت امروز، مدیریت هزینهها و بهینهسازی بودجه اهمیت بسیاری پیدا کرده است. پرفورمنس مارکتینگ به بازاریابان این امکان را میدهد تا با استفاده از دادهها و ابزارهای پیشرفته، بازدهی کمپینهای خود را به حداکثر برسانند و هزینهها را کنترل کنند. در این وبلاگ پست، ما به بررسی روشها و استراتژیهای مؤثری خواهیم پرداخت که میتوانند به کاهش هزینهها و افزایش بازدهی در کمپینها کمک کنند. این روشها شامل تحلیل دادهها، استفاده از (automation tools) ابزارهای اتوماسیون، تعیین اهداف مشخص و قابل اندازهگیری، و بهینهسازی تبلیغات بر اساس عملکرد میباشند. همچنین نکاتی را درباره چگونگی بهینهسازی بودجه تبلیغاتی و استفاده بهینه از منابع مالی برای دستیابی به نتایج بهتر و مؤثرتر در بازاریابی دیجیتال ارائه خواهیم داد. با پیادهسازی این روشها، بازاریابان میتوانند مدیریت بهتری بر هزینهها داشته باشند و بازدهی کمپینهای خود را افزایش دهند.
ابتدا پیشنهاد می کنیم با پرفورمنس مارکتینگ آشنا شوید و مقاله “صفر تا صد پرفورمنس مارکتینگ | هر آنچه باید درباره بازاریابی عملکردی بدانید” را به مدت 5 دقیق مطالعه کنید و سپس به ادامه این مقاله بپردازید.
تحلیل دادهها برای کاهش هزینهها
اهمیت تحلیل دادهها در پرفورمنس مارکتینگ
تحلیل دادهها در پرفورمنس مارکتینگ نقش حیاتی ایفا میکند. با تحلیل دقیق دادهها، کارشناسان بازاریابی میتوانند الگوهای رفتاری مشتریان را شناسایی کرده و استراتژیهای بازاریابی خود را بر اساس این الگوها تنظیم کنند. این فرآیند به بهینهسازی بودجه و کاهش هزینههای غیرضروری کمک میکند. به عنوان مثال، تحلیل دادهها میتواند نشان دهد که کدام کانالهای بازاریابی بیشتر موثر بودهاند و باعث افزایش بازگشت سرمایه (ROI) شدهاند و یا کدام کانال تبلیغاتی CPL کمتری داشته است. این اطلاعات به بازاریابان کمک میکند تا منابع خود را به صورت هوشمندانهتری تخصیص دهند و از هزینههای اضافی جلوگیری کنند.
ابزارهای تحلیل دادهها و کاربردهای آنها
استفاده از ابزارهای تحلیل دادهها به بازاریابان این امکان را میدهد که به شکلی دقیقتر و کارآمدتر دادهها را بررسی کنند. برخی از ابزارهای معروف شامل Google Analytics ,SEMrush, Tableau, Dezhino هستند. هر یک از این ابزارها قابلیتهای منحصر به فردی دارند که میتوانند به تحلیل گرایشها، عملکرد کمپینها و رفتار مشتریان کمک کنند. برای مثال، Google Analytics میتواند ترافیک وبسایت را بررسی کرده و اطلاعات دقیقی در مورد منابع ترافیک، نرخ تبدیل و رفتار کاربران ارائه دهد.مثال دیگر، در dezhino هر سشن با کمک هوش مصنوعی بررسی می شود و به هر سشن دو امتیاز تقلب(بات و کلیک فارم) و امتیاز پرفورمنس داده می شود، هر کانورژن وزن مخصوص به خود را دارد و پرفورمنس هر کانال به تعداد کانورژن های آن کانال بستگی دارد.نتیجه این سرویس برای کسب و کار، پیشنهادهای از نوع بلاک کانال تبلیغاتی یا افزایش بید کانال تبلیغاتی خواهد بود. این ابزارها نه تنها به تحلیل فعلی کمک میکنند، بلکه امکان پیشبینی روندهای آینده و ساخت گزارشهای دقیق را نیز فراهم میسازند.
تجزیه و تحلیل دادههای کمپینهای گذشته
تجزیه و تحلیل دادههای کمپینهای گذشته به بازاریابان این امکان را میدهد که از تجربیات گذشته خود بیاموزند و استراتژیهای بهتری برای آینده تدوین کنند. با بررسی عملکرد کمپینهای قبلی، میتوان به نقاط قوت و ضعف هر کمپین پی برد و از این اطلاعات برای بهبود کمپینهای آینده استفاده کرد. برای مثال، تحلیل دادههای یک کمپین ایمیلی میتواند نشان دهد که کدام پیامها بیشترین نرخ باز شدن (open rate) و کلیک (click-through rate) را داشتهاند. این دادهها میتوانند به ایجاد پیامهای موثرتر و هدفمندتر کمک کنند. همچنین، تحلیل دادهها میتواند نشان دهد که کدام مخاطبان بیشترین تعامل را با کمپینها داشتهاند، که این خود میتواند به هدفگیری دقیقتر و کارآمدتر کمک کند.
استفاده از ابزارهای اتوماسیون
مزایای استفاده از (automation tools) ابزارهای اتوماسیون
ابزارهای اتوماسیون به کسبوکارها این امکان را میدهند که فرآیندهای تکراری و زمانبر خود را به صورت خودکار انجام دهند. یکی از مزایای اصلی این ابزارها صرفهجویی در زمان است. با استفاده از ابزارهای اتوماسیون، میتوان فعالیتهای بازاریابی را به صورت خودکار و بدون نیاز به دخالت انسانی اجرا کرد، که این امر منجر به افزایش کارایی و کاهش هزینهها میشود.
علاوه بر این، ابزارهای اتوماسیون دقت و صحت انجام وظایف را بهبود میبخشند. به دلیل کاهش خطاهای انسانی و انجام دقیقتر فعالیتها، کیفیت خدمات ارائهشدهبه مشتریان افزایش مییابد. همچنین، این ابزارها امکان تحلیل و پیگیری دقیقتر دادهها و نتایج کمپینها را فراهم میکنند، که به مدیران بازاریابی کمک میکند تصمیمگیریهای بهتری اتخاذ کنند.
ابزارهای اتوماسیون محبوب در بازاریابی دیجیتال
در دنیای بازاریابی دیجیتال، ابزارهای اتوماسیون متعددی وجود دارند که هر کدام به نحوی خاص به بهینهسازی کمپینها کمک میکنند. یکی از این ابزارها (HubSpot) است که قابلیتهای متنوعی برای مدیریت روابط با مشتریان (CRM) و اتوماسیون بازاریابی فراهم میکند. با استفاده از (HubSpot)، میتوان کمپینهای ایمیلی، شبکههای اجتماعی و صفحات فرود (landing pages) را به سادگی مدیریت و بهینهسازی کرد.
ابزار دیگر (اینترک) است که برای اتوماسیون کمپینهای ایمیلی، پیامکی، پوش داخل اپ محبوب است. این ابزار امکان ارسال پیام های هدفمند و شخصیسازیشدهرا فراهم میکند و میتواند به صورت خودکار پاسخهای کاربران را تحلیل و پیگیری کند. (Hootsuite) نیز یکی از ابزارهای محبوب در مدیریت شبکههای اجتماعی است که با اتوماسیون پستها و تحلیل دادهها به کسبوکارها کمک میکند تا به بهترین شکل از فرصتهای موجود بهره ببرند.
چگونگی پیادهسازی ابزارهای اتوماسیون در کمپینها
برای پیادهسازی موفق ابزارهای اتوماسیون در کمپینهای بازاریابی، ابتدا باید هدفها و نیازهای خود را به دقت مشخص کنید. شناخت دقیق از مخاطبان و تعیین اهداف کمپینها، اولین قدم برای استفاده بهینه از ابزارهای اتوماسیون است. پس از تعیین اهداف، انتخاب ابزار مناسب بسیار حیاتی است؛ ابزاری که با نیازها و اهداف کسبوکار شما سازگار باشد.
در مرحله بعد، تنظیم و پیکربندی ابزارها به گونهای که به صورت خودکار وظایف مورد نظر را انجام دهند، اهمیت دارد. این شامل تنظیمات مربوط به ارسال ایمیلها، پستهای شبکههای اجتماعی و تحلیل دادهها میشود. همچنین، باید مطمئن شوید که ابزار انتخابی قابلیت همگام سازی با سایر سیستمها و نرمافزارهای موجود در کسبوکار شما را دارد.
در نهایت، نظارت و ارزیابی مداوم عملکرد ابزارهای اتوماسیون از اهمیت بالایی برخوردار است. با تحلیل دادهها و نتایج به دست آمده، میتوان نقاط ضعف و قوت کمپینها را شناسایی و بهینهسازیهای لازم را انجام داد. این فرآیند به کسبوکارها کمک میکند تا با هزینه کمتر و کارایی بیشتر به اهداف بازاریابی خود دست یابند.
تعیین اهداف مشخص و قابل اندازهگیری
تعیین (KPIs) شاخص شاخص کلیدی عملکرد
تعیین (KPIs) شاخص شاخص کلیدی عملکرد یکی از مهمترین مراحل در فرآیند مدیریت هزینهها و بهینهسازی بودجه در پرفورمنس مارکتینگ است. (KPIs) معیارهایی هستند که به شما کمک میکنند تا عملکرد کمپینهای خود را به دقت بسنجید و موفقیت یا شکست آنها را ارزیابی کنید. برای تعیین (KPIs) مناسب، ابتدا باید اهداف کلی کسبوکار خود را مشخص کنید و سپس معیارهایی را انتخاب کنید که به بهترین شکل ممکن این اهداف را منعکس میکنند. به عنوان مثال، اگر هدف شما افزایش فروش است، میتوانید نرخ تبدیل (Conversion Rate) یا میانگین ارزش سفارش (Average Order Value) را به عنوان (KPIs) خود انتخاب کنید.
چگونگی تعیین اهداف SMART
در تعیین اهداف بازاریابی، استفاده از مدل SMART میتواند به شما کمک کند تا اهدافی مشخص، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، مرتبط و زماندار تعریف کنید. اهداف SMART به شما این امکان را میدهند که به وضوح بدانید چه میخواهید به دست آورید و چگونه میتوانید به آن دست یابید. به عنوان مثال، به جای تعیین هدف کلی «افزایش ترافیک وبسایت»، میتوانید هدف SMART مانند «افزایش ۲۰٪ ترافیک وبسایت در طی ۳ ماه آینده از طریق کمپینهای تبلیغاتی Google Ads» تعیین کنید. این نوع اهداف به شما کمک میکنند تا به صورت دقیقتر برنامهریزی کنید و منابع خود را بهینهتر مصرف کنید.
اگر با روش SMART آشنا نیستید لطفا این مقاله را که کامل در این باره آموزش داده ایم مطالعه بفرمایید “چگونگی تعیین اهداف با روش SMART“
اندازهگیری و ارزیابی موفقیت کمپینها
بعد از اجرای کمپینهای بازاریابی، اندازهگیری و ارزیابی موفقیت آنها بسیار حیاتی است. ابزارهایی مانند Google Analytics، Facebook Insights, پنل دژینو و ابزارهای مشابه به شما کمک میکنند تا دادههای مربوط به عملکرد کمپینها را جمعآوری و تحلیل کنید. با بررسی این دادهها، میتوانید بفهمید که کدام استراتژیها موثر بودهاند و کدامها نیاز به بهبود دارند. همچنین، میتوانید بازگشت سرمایه (ROI) هر کمپین را محاسبه کرده و تصمیمگیریهای بهتری برای کمپینهای آینده خود بگیرید. این فرآیند اندازهگیری و ارزیابی به شما امکان میدهد تا بهطور مداوم استراتژیهای خود را بهینهسازی کنید و به دستیابی به اهداف تعیینشده نزدیکتر شوید.
بهینهسازی تبلیغات بر اساس پرفورمنس
استفاده از (A/B testing) آزمایش A/B برای بهینهسازی
آزمایش A/B یکی از روشهای موثر برای بهینهسازی تبلیغات است. این روش شامل ایجاد دو نسخه مختلف از یک تبلیغ یا صفحه فرود و ارائه آنها به دو گروه مختلف از کاربران است. با اندازهگیری عملکرد هر نسخه و مقایسه نتایج، میتوان بهترین نسخه را شناسایی و پیادهسازی کرد. این فرآیند میتواند بهبود نرخ تبدیل، کاهش هزینهها، و افزایش بازدهی تبلیغات را به همراه داشته باشد.
در آزمایش A/B، میتوان عناصر مختلفی مانند عنوانها، تصاویر، دکمهها، و متنها را آزمایش کرد. برای مثال، تغییر رنگ دکمه خرید از آبی به قرمز میتواند تاثیر زیادی بر نرخ تبدیل داشته باشد. با استفاده از آزمایش A/B، میتوان به صورت علمی و دادهمحور بهینهسازیهای لازم را انجام داد.
بهینهسازی (landing pages) صفحات فرود
صفحات فرود یکی از مهمترین عناصر در پرفورمنس مارکتینگ هستند. بهینهسازی این صفحات میتواند تاثیر زیادی بر نرخ تبدیل داشته باشد. برای بهینهسازی صفحات فرود، باید به عواملی مانند طراحی بصری، سرعت بارگذاری، محتوای مرتبط، و تجربه کاربری توجه کرد.
یکی از روشهای بهینهسازی صفحات فرود، استفاده از اصول طراحی واکنشگرا (responsive design) است تا صفحات در دستگاههای مختلف به درستی نمایش داده شوند. همچنین، استفاده از عناوین جذاب و متنی مختصر و مفید میتواند کاربران را به انجام کار مورد نظر ترغیب کند. تحلیل دادهها و بازخورد کاربران نیز میتواند به شناسایی نقاط ضعف و بهبود صفحات فرود کمک کند.
استفاده از (retargeting) هدفگیری مجدد
هدفگیری مجدد (retargeting) یکی از استراتژیهای موثر برای بهینهسازی تبلیغات است. این روش شامل نمایش تبلیغات به کاربرانی است که قبلا با سایت یا تبلیغ شما تعامل داشتهاند ولی هنوز تبدیل نشدهاند. هدفگیری مجدد میتواند به افزایش نرخ تبدیل و بازگشت سرمایه کمک کند.
برای استفاده از هدفگیری مجدد، میتوان از پلتفرمهای تبلیغاتی مختلف مانند Google Ads و ادنتورک های ایرانی(یکتانت، تپسل، طاووس) استفاده کرد. این پلتفرمها امکان نمایش تبلیغات به کاربرانی که صفحات خاصی از سایت شما را بازدید کردهاند، فراهم میکنند. با استفاده از هدفگیری مجدد، میتوان کاربران را به یادآوری محصولات یا خدمات خود و ترغیب به انجام خرید ترغیب کرد.
دژینو با کمک هوش مصنوعی همه کانال های ریتارگتینگ به سایت شما را بررسی کرده و کانال هایی که پرفورمنس پایینی داشته باشند را در لیست بلاک(BlockList) قرار داده و در پنل دژینو به شما نمایش می دهد.
چگونگی بهینهسازی بودجه تبلیغاتی
تخصیص بهینه بودجه به کانالهای مختلف
یکی از مهمترین مراحل در بهینهسازی بودجه تبلیغاتی، تخصیص صحیح آن به کانالهای مختلف بازاریابی است. برای این کار ابتدا باید تحلیل دقیقی از عملکرد هر کانال بازاریابی انجام دهید. به عنوان مثال، ممکن است متوجه شوید که تبلیغات در شبکههای اجتماعی بازده بالایی دارد، در حالی که تبلیغات تلویزیونی هزینه زیادی دارد و بازده کمتری دارد. با استفاده از این اطلاعات، میتوانید بودجه بیشتری به کانالهای پربازده تخصیص دهید و از کانالهای کمبازده دوری کنید.
برای شروع باید ابتدا کمپین های تست بروید و سپس شروع به تخصیص بهینه بودجه کنید.
در مقاله ای در مورد درصد تخصیص بودجه برای کمپین های مختلف صحبت کرده ایم در زیر بخوانید
پرفورمنس مارکتینگ در مقابل بازاریابی رشد
استفاده از ابزارهای بودجهبندی
استفاده از ابزارهای بودجهبندی یکی دیگر از روشهای موثر برای بهینهسازی بودجه تبلیغاتی است. ابزارهای ساده ای مانند Google sheet میتواند به شما کمک کند تا به صورت دقیقتر بودجه خود را مدیریت کنید. کافیست متریک هایی که نیاز دارید را در این فایل وارد کنی، مثلا سشن، بودجه، لید، کانورژن و درصد های تبدیل. این امر به شما اجازه میدهد تا تصمیمات بهتری برای تخصیص بودجه بگیرید.
پایش و تنظیم بودجه در طول زمان
پایش و تنظیم مداوم بودجه تبلیغاتی از اهمیت بسیاری برخوردار است. بازار و رفتار مصرفکنندگان دائما در حال تغییر است و شما باید بودجه خود را بهطور منظم بررسی و تنظیم کنید. به عنوان مثال، ممکن است در یک دوره مشخص تبلیغات در یک کانال خاص موفقیتآمیز باشد، اما در دوره بعدی بازدهی کمتری داشته باشد. با پایش مداوم و تنظیم بودجه، میتوانید به سرعت به این تغییرات واکنش نشان دهید و بودجه خود را بهینهسازی کنید.
یکی از قابلیت های مهم دژینو real time بودن و پایش مداوم کانال های بازاریابی شماست. دژینو کانالهایی که نیاز به افزایش بید و بودجه داشته باشد را در قالب IncreaseBid در پنل خود به شما نمایش می دهد.
استفاده بهینه از منابع مالی
کاهش هزینههای غیرضروری
یکی از مهمترین اصول در مدیریت هزینهها و بهینهسازی بودجه، کاهش هزینههای غیرضروری است. برای این منظور، ابتدا باید تمامی هزینههای موجود را به دقت بررسی کرده و دستهبندی کنید. با تحلیل دقیق دادهها، میتوان به سرعت هزینههایی را که ارزش افزودهای به کمپین بازاریابی نمیدهند، شناسایی و حذف کرد. به عنوان مثال، هزینههای تبلیغاتی که نتیجه مطلوبی به همراه ندارند یا هزینههای مربوط به ابزارهایی که بهطور کامل از آنها استفاده نمیشود، میتوانند در این دسته قرار گیرند. این کاهش هزینهها میتواند باعث شود تا بودجه موجود به شکل بهتری صرف فعالیتهای موثرتر شود.
توسعه استراتژیهای کمهزینه و موثر
چالش اصلی در پرفورمنس مارکتینگ این است که با بودجه محدود، به نتایج عالی دست یابیم. توسعه استراتژیهای کمهزینه و موثر میتواند به طور قابل توجهی در این راستا کمک کند. یکی از راههای انجام این کار، استفاده از شبکههای اجتماعی است که هزینه تبلیغات در آنها نسبت به رسانههای سنتی کمتر است و با این حال، دسترسی به مخاطبان گستردهتری را فراهم میکند. همچنین، بهرهگیری از تکنیکهای content marketing (بازاریابی محتوا) و SEO (بهینهسازی موتورهای جستجو) میتواند به جذب ترافیک ارگانیک و کاهش هزینههای تبلیغاتی کمک کند. از مهمترین اقدامات در این بخش، تحلیل و ارزیابی مستمر عملکرد استراتژیها و بهینهسازی مداوم آنها براساس دادههای بهدستآمده است.
مدیریت منابع مالی در طول کمپین
مدیریت منابع مالی در طول کمپین بازاریابی نیازمند برنامهریزی دقیق و نظارت مستمر است. برای این منظور، ابتدا باید بودجه کمپین به صورت دقیق تخصیص داده شود و برای هر بخش از کمپین، سهم مشخصی از بودجه تعیین گردد.
نتیجه گیری
نتیجهگیری در نهایت، مدیریت هزینهها و بهینهسازی بودجه در پرفورمنس مارکتینگ نیازمند رویکردی جامع و متنوع است که شامل تحلیل دقیق دادهها، استفاده از ابزارهای اتوماسیون، تعیین اهداف قابل اندازهگیری، بهینهسازی تبلیغات بر اساس عملکرد و تخصیص بهینه بودجه به کانالهای مختلف است. با تحلیل دادهها، میتوان به درک بهتری از مخاطبان دست یافت و کمپینها را بهینهتر هدفگیری کرد. ابزارهای اتوماسیون به کسبوکارها این امکان را میدهند که فرآیندهای تکراری را به صورت خودکار انجام داده و زمان و منابع خود را بهینهتر مدیریت کنند. تعیین KPIs شاخص شاخص کلیدی عملکرد به شما کمک میکند تا عملکرد کمپینها را به دقت بسنجید و تصمیمات استراتژیک بهتری بگیرید. استفاده از آزمایش A/B و طراحی واکنشگرا نیز در بهینهسازی تبلیغات بسیار موثر است. تخصیص بهینه بودجه به کانالهای مختلف و کاهش هزینههای غیرضروری از دیگر نکات کلیدی در این فرآیند هستند. در نهایت، با بهرهگیری از این روشها و استراتژیها، میتوان با بودجه محدود به نتایج مطلوب و کارآمدتری در پرفورمنس مارکتینگ دست یافت.