دانلود و پشتیبانی

لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.

s f

اطلاعات تماس
ایران چهارمحال و بختیاری
شهرکرد خیابان اول
youremail@yourdomain.com
038312345678

دژینو | dezhino

راهکار افزایش پرفورمنس کمپین گوگل ادز با دیسپلی ادز و دیمند جن

نویسنده : مهسا اذانی | تاریخ بروزرسانی : 1404/03/27

در دنیای رقابتی تبلیغات دیجیتال، به ویژه در کمپین‌های دیسپلی ادز (Display Ads) و دیمند جن (Demand Gen Campaigns)، هر ریال از بودجه بازاریابی اهمیت دارد. کسب‌وکارها در این کمپین‌های پرفورمنس مارکتینگ سرمایه‌گذاری می‌کنند تا به مشتریان بالقوه دست یابند، اما اگر بخش قابل توجهی از این سرمایه‌گذاری صرف کلیک‌های بی‌کیفیت یا ترافیک نامعتبر شود که هرگز به Conversion منجر نمی‌شوند. این یک چالش رایج برای بسیاری از تبلیغ‌کنندگان است، جایی که جایگاه‌های تبلیغاتی ممکن است در وب‌سایت‌ها یا برنامه‌هایی ظاهر شوند که نامربوط، بی‌کیفیت یا حتی تقلبی هستند.

مقایسه دیسپلی ادز گوگل با سرچ ادز: تحلیل متریک‌های کلیدی

برای انتخاب استراتژی تبلیغاتی مناسب، درک تفاوت‌های اساسی بین Google Display Ads و Google Search Ads حیاتی است. این دو شبکه، با وجود اینکه هر دو بخشی از اکوسیستم گوگل ادز هستند، در نحوه عملکرد و اهداف خود تفاوت‌های بنیادی دارند.

تفاوت‌های بنیادی: “Push” در برابر “Pull”

  • Search Ads (تبلیغات جستجو): این تبلیغات به عنوان “Pull” Advertising (تبلیغات کششی) شناخته می‌شوند. آن‌ها تبلیغات متنی هستند که در نتایج جستجو گوگل ظاهر می‌شوند و به کاربرانی نمایش داده می‌شوند که فعالانه در حال جستجوی کلمات کلیدی مرتبط با محصول یا خدمت شما هستند. این کاربران معمولاً قصد خرید یا کسب اطلاعات بالایی دارند، زیرا خودشان به دنبال راه‌حل هستند.
  • Display Ads (تبلیغات نمایشی): این تبلیغات به عنوان “Push” Advertising (تبلیغات فشاری) شناخته می‌شوند. آن‌ها تبلیغات بصری (مانند بنر و ویدئو) هستند که در وب‌سایت‌ها و اپلیکیشن‌های شبکه نمایش گوگل ظاهر می‌شوند. این تبلیغات به کاربران بر اساس علایق، رفتار و ویژگی‌های دموگرافیک آن‌ها نمایش داده می‌شوند، حتی اگر در آن لحظه به طور فعال به دنبال محصول شما نباشند. هدف اصلی این نوع تبلیغات، ایجاد آگاهی و تقاضا است.

مقایسه بر اساس هزینه به ازای کلیک (CPC)

هزینه به ازای هر کلیک (CPC) یکی از متریک‌های کلیدی در ارزیابی کمپین‌های تبلیغاتی است. میانگین CPC در شبکه جستجو گوگل به طور قابل توجهی بالاتر از شبکه نمایش گوگل است.

  • آمار: طبق داده‌ها، میانگین CPC در Search Network حدود 2.41 دلار و در Display Network تنها 0.59 دلار است. برخی منابع دیگر نیز این تفاوت را تأیید می‌کنند و میانگین CPC در Search Network را 2.69 دلار و در Display Network را 0.63 دلار گزارش کرده‌اند. این تفاوت بیش از 4 برابر است.
  • دلیل تفاوت: دلیل اصلی این تفاوت، ارزش بالاتر کلیک‌ها در شبکه جستجو است. کاربرانی که در جستجو کلیک می‌کنند، معمولاً قصد خرید یا تحقیق بیشتری دارند و در مراحل پایانی قیف فروش قرار دارند. رقابت شدید بر سر کلمات کلیدی با قصد بالا در Search Network نیز به افزایش قیمت‌ها منجر می‌شود.

مقایسه بر اساس نرخ تبدیل (Conversion Rate) و هزینه به ازای تبدیل (Cost Per Conversion)

نرخ تبدیل (CVR) و هزینه به ازای تبدیل (CPA) متریک‌های حیاتی برای سنجش اثربخشی کمپین در دستیابی به اهداف کسب‌وکار هستند.

  • آمار: میانگین نرخ تبدیل (CVR) در کمپین‌های جستجو به طور قابل توجهی بالاتر از کمپین‌های نمایشی است. میانگین CVR در Search Network حدود 4.40% است، در حالی که برای کمپین‌های نمایشی تنها 0.57% است.
  • دلیل تفاوت: این تفاوت به دلیل قصد بالای کاربران در شبکه جستجو است. آن‌ها فعالانه به دنبال محصول یا خدمت هستند و بنابراین احتمال تبدیل آن‌ها بیشتر است. با وجود CPC پایین‌تر در Display Ads، به دلیل CVR پایین‌تر، هزینه نهایی برای دستیابی به یک تبدیل مستقیم (CPA) در Display Ads می‌تواند بالاتر از Search Ads باشد، مگر اینکه کمپین به خوبی برای اهداف آگاهی از برند یا ریمارکتینگ بهینه‌سازی شده باشد.

جدول 1: مقایسه میانگین CPC و CVR در Google Search Ads و Google Display Ads

متریک Google Search Ads Google Display Ads
میانگین CPC (دلار) 2.41 (یا 2.69) 0.59 (یا 0.63)
میانگین نرخ تبدیل (CVR) 4.40% 0.57%

این جدول به وضوح نشان می‌دهد که تفاوت فاحشی در هزینه‌ها و نرخ‌های تبدیل بین دو شبکه وجود دارد. این تفاوت‌ها به دلیل ماهیت متفاوت هر شبکه و جایگاه آن‌ها در سفر مشتری است.

چه زمانی از هر کدام استفاده کنیم؟

انتخاب بین Search Ads و Display Ads به اهداف کمپین، نوع محصول یا خدمت و مرحله‌ای که مشتری در سفر خرید قرار دارد، بستگی دارد.

  • سناریوهای ایده‌آل برای Search Ads:

    • زمانی که مخاطبان قصد خرید یا نیاز مشخصی دارند (High Intent) و به دنبال راه‌حل هستند.
    • برای جذب لیدهای باکیفیت و فروش سریع، به ویژه در محصولات یا خدمات اضطراری (مانند قفل‌ساز، دامپزشک فوری).
    • زمانی که چرخه فروش کوتاه است و نیاز به بازاریابی مجدد (Remarketing) کمتری وجود دارد.
    • برای هدف‌گذاری مخاطبان محلی، که به دنبال خدمات در نزدیکی خود هستند.
    • در کمپین‌هایی با بودجه کمتر که نیاز به نتایج سریع‌تر دارند.
  • سناریوهای ایده‌آل برای Display Ads:

    • برای افزایش آگاهی از برند و ایجاد تقاضا، به ویژه زمانی که مخاطبان هنوز از نیاز خود آگاه نیستند.
    • برای محصولات یا خدمات بصری (مانند پوشاک، دکوراسیون منزل، بسته‌های مسافرتی) که تصویر و ویدئو نقش مهمی در معرفی آن‌ها دارد.
    • زمانی که چرخه فروش طولانی است و نیاز به چندین نقطه تماس (touchpoint) و بازاریابی مجدد برای همراهی مشتری در طول زمان وجود دارد.
    • برای رسیدن به بازارهای خاص (Niche Markets) و مخاطبان با قصد غیرفعال از طریق هدف‌گذاری دقیق علایق.
    • برای معرفی برند به مشتری در مراحل اولیه سفر خرید و هدایت آهسته او به سمت قیف فروش.

بهترین استراتژی دیجیتال مارکتینگ، استفاده مکمل و هوشمندانه از هر دو شبکه است. Display Ads می‌توانند در مراحل اولیه قیف، آگاهی ایجاد کنند و سپس Search Ads می‌توانند تقاضای ایجاد شده را در مراحل بعدی (زمانی که کاربر فعالانه جستجو می‌کند) به تبدیل نهایی هدایت کنند. این رویکرد به بازاریابان اجازه می‌دهد تا در تمام مراحل سفر مشتری حضور داشته باشند و نه تنها منجر به افزایش تبدیل‌های کلی می‌شود، بلکه می‌تواند هزینه به ازای تبدیل (CPA) را نیز در بلندمدت کاهش دهد، زیرا آگاهی قبلی از برند، نرخ کلیک و کیفیت امتیاز را در کمپین‌های جستجو بهبود می‌بخشد. تحقیقات نشان داده‌اند که بازاریابی مجدد با تبلیغات نمایشی می‌تواند جستجوهای مرتبط با برند را تا 1046% و نرخ تبدیل را تا 70% افزایش دهد. این هم‌افزایی بین دو شبکه، پتانسیل بالایی برای رشد کسب‌وکارها ایجاد می‌کند.

ظرفیت نمایشی: گوگل دیسپلی نتورک در برابر ادنتورک‌های داخلی ایران

انتخاب پلتفرم مناسب برای تبلیغات نمایشی، به گستردگی مخاطبان هدف و اهداف کسب‌وکار بستگی دارد. در این بخش، ظرفیت نمایشی Google Display Network (GDN) را با ادنتورک‌های داخلی ایران مقایسه می‌کنیم.

گستردگی و ظرفیت شبکه نمایش گوگل (GDN)

Google Display Network یک شبکه عظیم از وب‌سایت‌ها، اپلیکیشن‌ها و ویدئوهای شریک گوگل است که تبلیغات نمایشی در آن‌ها به نمایش در می‌آیند. این شبکه از بیش از 2 میلیون وب‌سایت، اپلیکیشن و ویدئو تشکیل شده است 3 و به حدود 90% کاربران اینترنت در سراسر جهان دسترسی دارد. این گستردگی بی‌نظیر، GDN را به ابزاری قدرتمند برای کمپین‌های با هدف آگاهی از برند در مقیاس جهانی تبدیل می‌کند. حتی در بازار ایران، آمار کلی گوگل نشان می‌دهد که روزانه حدود 138 میلیون جستجو و ماهانه بیش از 4 میلیارد جستجو در گوگل اتفاق می‌افتد. این حجم عظیم فعالیت کاربران ایرانی در اکوسیستم گوگل، پتانسیل بالای GDN را حتی در بازار داخلی نیز نشان می‌دهد.

GDN همچنین قابلیت‌های هدف‌گذاری بسیار پیشرفته‌ای را ارائه می‌دهد که به تبلیغ‌دهندگان امکان می‌دهد به دقت مخاطبان خود را شناسایی کنند:

  • هدف‌گذاری جغرافیایی: بر اساس کشور، شهر یا حتی شعاع مشخصی از یک مکان.
  • هدف‌گذاری بر اساس علایق (Affinity, Custom Affinity, In-Market): دسترسی به کاربرانی که علایق خاصی دارند یا فعالانه به دنبال محصولات و خدمات مشابه هستند.
  • هدف‌گذاری جمعیتی (Demographics): بر اساس سن، جنسیت، و وضعیت والدینی.
  • هدف‌گذاری بر اساس Placements (مکان‌های نمایش): انتخاب وب‌سایت‌ها یا اپلیکیشن‌های خاص برای نمایش تبلیغات.
  • هدف‌گذاری بر اساس Topics (موضوعات): نمایش تبلیغات در وب‌سایت‌ها و اپلیکیشن‌هایی که موضوعات خاصی را پوشش می‌دهند.
  • قابلیت “Similar Audiences”: برای گسترش دسترسی به مخاطبان جدیدی که رفتار مرور مشابهی با کاربران قبلی شما دارند.

معرفی و ظرفیت ادنتورک‌های داخلی ایران

در کنار GDN، پلتفرم‌های تبلیغات آنلاین داخلی در ایران نیز ظرفیت‌های قابل توجهی برای دسترسی به کاربران ایرانی دارند. از جمله برجسته‌ترین این پلتفرم‌ها می‌توان به یکتانت (Yektanet)، تپسل (Tapsell)، صباویژن (Sabavision) و … اشاره کرد.

  • یکتانت (Yektanet): به عنوان بزرگترین پلتفرم تبلیغات آنلاین ایران شناخته می‌شود. این پلتفرم ظرفیت ماهانه 70 میلیارد نمایش تبلیغ در سال 1404 را اعلام کرده است. یکتانت خدمات تبلیغات در وب‌سایت‌ها (با دسترسی به بیش از 120 میلیون کاربر در فضای وب ایران)، اپلیکیشن‌ها و حتی امکان تبلیغات در گوگل (از طریق واسطه‌گری) را فراهم می‌کند. این پلتفرم با بیش از 70 هزار کسب‌وکار تبلیغ‌دهنده همکاری دارد.
  • تپسل (Tapsell): یکی دیگر از پلتفرم‌های مهم داخلی است که بیش از 140 میلیون کاربر ماهانه و بیش از 5 هزار رسانه (پابلیشر) در شبکه خود دارد. این پلتفرم رشد سالانه 30% در میزان نمایش تبلیغات و 25% در تعداد پابلیشرها را گزارش کرده است.
  • صباویژن (Sabavision): مالک رسانه‌های پربازدید داخلی مانند فیلیمو و آپارات است که به آن امکان دسترسی به مخاطبان گسترده‌ای را می‌دهد.

این شبکه‌های داخلی به طور مداوم بسترهای جدید را اضافه کرده و به روزرسانی می‌شوند تا با نیازهای تبلیغ‌دهندگان و تغییرات روز جهانی در تبلیغات همسو باشند.

جدول 2: مقایسه ظرفیت نمایشی GDN با ادنتورک‌های داخلی ایران

پلتفرم تعداد وب‌سایت/اپلیکیشن (ناشر) تعداد کاربران/ظرفیت نمایش
Google Display Network (GDN) بیش از 2 میلیون ~90% کاربران اینترنت جهانی
یکتانت (Yektanet) بیش از 10 هزار بازدیدکننده روزانه بیش از 120 میلیون کاربر وب در ایران
تپسل (Tapsell) بیش از 10 هزار بازدیدکننده روزانه بیش از 140 میلیون کاربر ماهانه

این جدول به وضوح مقیاس دسترسی هر پلتفرم را نشان می‌دهد. GDN در مقیاس جهانی بی‌رقیب است، در حالی که پلتفرم‌های داخلی مانند یکتانت و تپسل، پوشش گسترده‌ای در بازار ایران فراهم می‌کنند.

مزایا و معایب هر کدام برای بازار ایران

مزایای GDN:

  • دسترسی جهانی بی‌نظیر: امکان هدف‌گذاری کاربران در خارج از ایران، برای کسب‌وکارهای بین‌المللی یا آن‌هایی که به دنبال گسترش بازار خود هستند.
  • تنوع گسترده در هدف‌گذاری: ابزارهای پیشرفته‌تر برای هدف‌گذاری بر اساس علایق، رفتار و داده‌های عمیق گوگل.
  • قابلیت‌های ریمارکتینگ قدرتمند: امکان بازاریابی مجدد برای کاربرانی که قبلاً با برند تعامل داشته‌اند و افزایش نرخ تبدیل آن‌ها.

معایب GDN برای بازار ایران:

  • محدودیت‌های پرداخت و دسترسی: تحریم‌ها و مشکلات پرداخت بین‌المللی، استفاده مستقیم از گوگل ادز را برای کسب‌وکارهای ایرانی دشوار می‌کند و اغلب نیاز به واسطه‌ها وجود دارد.
  • عدم پوشش کامل رسانه‌های داخلی: بسیاری از وب‌سایت‌ها و اپلیکیشن‌های پربازدید ایرانی ممکن است عضو GDN نباشند، که منجر به از دست رفتن بخشی از مخاطبان داخلی می‌شود.

مزایای ادنتورک‌های داخلی:

  • تمرکز بر بازار ایران: پوشش گسترده وب‌سایت‌ها و اپلیکیشن‌های پربازدید داخلی.
  • سهولت پرداخت و پشتیبانی: امکان پرداخت ریالی و دریافت پشتیبانی به زبان فارسی، که فرآیند را برای کسب‌وکارهای ایرانی بسیار ساده‌تر می‌کند.
  • انطباق با فرهنگ و محتوای بومی: تبلیغات در محیط‌های کاملاً بومی و مرتبط با کاربران ایرانی، که می‌تواند اثربخشی پیام را افزایش دهد.
  • همسویی با تغییرات روز داخلی: به روزرسانی مداوم بسترهای تبلیغاتی متناسب با نیازهای بازار ایران.

معایب ادنتورک‌های داخلی:

  • محدودیت دسترسی جهانی: عدم امکان هدف‌گذاری مخاطبان خارج از ایران.
  • تنوع کمتر در ابزارهای هدف‌گذاری: در مقایسه با GDN، ممکن است ابزارهای هدف‌گذاری پیشرفته کمتری داشته باشند.

با توجه به این مقایسه، برای حداکثرسازی دسترسی در بازار ایران، یک استراتژی بهینه، استفاده ترکیبی از هر دو پلتفرم است. می‌توان از GDN (از طریق واسطه‌ها) برای دسترسی به بخش‌های خاصی از مخاطبان جهانی یا ایرانی که در GDN حضور دارند و از ادنتورک‌های داخلی برای پوشش حداکثری کاربران ایرانی در پلتفرم‌های بومی استفاده کرد. این رویکرد نه تنها حداکثر دسترسی را در بازار ایران فراهم می‌کند، بلکه ریسک وابستگی به یک پلتفرم را کاهش داده و امکان تنوع در استراتژی‌های تبلیغاتی را می‌دهد.

حذف جایگاه‌های تبلیغاتی (Placement Exclusion): ابزاری حیاتی برای بهینه‌سازی

همانطور که پیش‌تر اشاره شد، در کمپین‌های دیسپلی ادز و دیمند جن، بهینه‌سازی هزینه‌ها و افزایش کیفیت ترافیک اهمیت بالایی دارد. اینجاست که «حذف جایگاه‌های تبلیغاتی (Placement Exclusion)» وارد عمل می‌شود – یک استراتژی قدرتمند، اما اغلب نادیده گرفته شده، برای بهینه‌سازی ارائه تبلیغات. این رویکرد به معنای آن است که شما به پلتفرم‌های تبلیغاتی به طور فعال می‌گویید که کجا تبلیغات شما را نمایش ندهند. این کار مانند ترسیم یک مرز مشخص است که تضمین می‌کند پیام شما تنها در محیط‌هایی ظاهر شود که منجر به تعامل واقعی و تبدیل می‌شوند.

برای پلتفرم‌هایی مانند دژینو، خدمات حذف خودکار جایگاه‌ها برای ساده‌سازی این فرآیند طراحی شده‌اند و به شما کمک می‌کنند تا بودجه خود را محافظت کرده و بازگشت سرمایه (ROI) خود را به حداکثر برسانید. این تنها به معنای متوقف کردن کلیک‌های بد نیست؛ بلکه به معنای کارآمدتر کردن کلیک‌های خوب شماست.

مزایای استراتژیک حذف جایگاه‌ها

حذف جایگاه‌های تبلیغاتی (Placement Exclusion) یک ابزار بهینه‌سازی قدرتمند است که مزایای متعددی برای کمپین‌های تبلیغاتی به ارمغان می‌آورد:

  • محافظت از بودجه تبلیغاتی شما: با جلوگیری از نمایش تبلیغات شما در سایت‌های بی‌کیفیت یا تقلبی، اطمینان حاصل می‌کنید که بودجه تبلیغاتی شما در جایگاه‌هایی صرف می‌شود که فرصت واقعی برای تعامل وجود دارد. این صرفه‌جویی مستقیم در هزینه، شاید فوری‌ترین و ملموس‌ترین مزیت باشد. هر کلیکی که برای یک سایت اسپم پرداخت نمی‌کنید، دلاری است که برای یک کلیک بالقوه منجر به تبدیل ذخیره می‌شود.
  • افزایش بازگشت سرمایه تبلیغاتی (ROAS) و کیفیت تبدیل: هنگامی که جایگاه‌های هدردهنده را حذف می‌کنید، تبلیغات شما به مخاطبان مرتبط‌تری نمایش داده می‌شوند. این امر منجر به کلیک‌های با کیفیت بالاتر، تعامل بهتر و در نهایت، بهبود نرخ تبدیل می‌شود. با افزایش نرخ تبدیل، بازگشت سرمایه تبلیغاتی (ROAS) شما نیز افزایش می‌یابد. استراتژی‌های پیشنهاد قیمت هوشمند گوگل، مانند Target ROAS، به داده‌های تبدیل دقیق متکی هستند؛ با حذف جایگاه‌های نامربوط، داده‌های پاک‌تری را به این الگوریتم‌ها می‌دهید و به آن‌ها اجازه می‌دهید تا به طور مؤثرتری برای تبدیل‌های ارزشمند بهینه‌سازی کنند.
  • تضمین ایمنی و ارتباط برند: حذف جایگاه‌ها برای ایمنی برند بسیار حیاتی است. شما نمی‌خواهید تبلیغات برندتان در کنار محتوای نامناسب، توهین‌آمیز یا بحث‌برانگیز ظاهر شود. با حذف چنین سایت‌هایی، از اعتبار برند خود محافظت می‌کنید و اطمینان حاصل می‌کنید که تبلیغات شما در زمینه‌ای دیده می‌شوند که با ارزش‌های برند شما همخوانی دارد.
  • بهینه‌سازی استراتژی‌های پیشنهاد قیمت هوشمند: همانطور که پیشتر گفته شد، استراتژی‌های پیشنهاد قیمت خودکار (مانند Target CPA یا Target ROAS) از داده‌های تاریخی یاد می‌گیرند. اگر این داده‌ها با کلیک‌های تقلبی یا بی‌کیفیت آلوده شوند، الگوریتم‌ها تصمیمات نامناسبی خواهند گرفت. با حذف پیشگیرانه جایگاه‌های نامناسب، یک مجموعه داده پاک‌تر و دقیق‌تر برای یادگیری الگوریتم‌ها فراهم می‌کنید که منجر به تصمیمات پیشنهاد قیمت هوشمندتر و مؤثرتر می‌شود. این امر به ویژه برای کمپین‌های Performance Max که بسیار خودکار هستند اما همچنان از حذف‌های استراتژیک بهره می‌برند، اهمیت دارد. کمپین‌های Performance Max گوگل، به دلیل اتکای شدید به یادگیری ماشینی گوگل برای مدیریت و بهینه‌سازی، گاهی اوقات مانند یک “جعبه سیاه” عمل می‌کنند. این اتوماسیون می‌تواند منجر به کمپین‌هایی با نگهداری کم شود. با این حال، حتی در چنین محیط‌های بسیار خودکاری، ورودی استراتژیک انسانی از طریق حذف‌ها همچنان حیاتی است. الگوریتم‌های گوگل به دنبال تبدیل هستند، اما نمی‌توانند به طور ذاتی تمام خطرات ایمنی برند یا قصد واقعی پشت هر کلیک در هر جایگاه نامشخص را تشخیص دهند. با ارائه حذف جایگاه‌ها، تبلیغ‌کنندگان اساساً “حفاظ” یا “بازخورد منفی” را به هوش مصنوعی می‌دهند که کجا بودجه را صرف نکند. این کار یادگیری هوش مصنوعی را اصلاح می‌کند و آن را به سمت موجودی با کیفیت‌تر و دور از مناطق مشکل‌ساز سوق می‌دهد که در غیر این صورت ممکن است کلیک‌هایی تولید کنند اما به تبدیل یا ارزش برند منجر نشوند. این نشان می‌دهد که اتوماسیون قدرتمند است، اما همه چیزدان نیست، و به طور قابل توجهی از راهنمایی هوشمندانه انسانی، به ویژه در زمینه‌هایی مانند کیفیت تبلیغات و ایمنی برند، بهره می‌برد.

نحوه پیاده‌سازی حذف جایگاه‌ها

پیاده‌سازی حذف جایگاه‌ها می‌تواند به صورت دستی در پلتفرم‌های تبلیغاتی یا از طریق خدمات خودکار انجام شود.

حذف دستی (مثال گوگل ادز):

برای حذف جایگاه‌ها در گوگل ادز، می‌توانید مراحل زیر را دنبال کنید:

  • در حساب گوگل ادز خود، به بخش “Content” در منوی سمت چپ بروید. این بخش شامل هدف‌گذاری محتوایی و حذف‌ها است.
  • بر روی “edit exclusion” در تب حذف‌ها کلیک کنید.
  • گزینه “account” را انتخاب کنید تا حذف‌ها در سطح حساب اعمال شوند. این کار برای کمپین‌های دیسپلی، یوتیوب و شبکه شرکای جستجو اعمال می‌شود.
  • URLهای خاصی را که می‌خواهید تبلیغات شما در آن‌ها نمایش داده نشود، وارد کنید. توصیه می‌شود “www.” را حذف کنید تا زیردامنه‌ها و زیرصفحات نیز به طور خودکار حذف شوند.
  • اگر لیستی از URLها دارید، می‌توانید بر روی “Enter multiple placements” کلیک کرده و کل لیست را در آنجا جایگذاری کنید.
  • برای حذف برنامه‌های موبایل، باید شناسه iTunes (برای iOS) یا نام بسته برنامه (برای اندروید) را پیدا کنید. سپس، برای iOS از فرمت mobileapp::1-iTunesID و برای اندروید از فرمت mobileapp::2-PackageName استفاده کنید.
  • پس از وارد کردن حذف‌ها، بر روی “ذخیره” کلیک کنید. حذف‌های جدید معمولاً ظرف ۱۲ ساعت اعمال می‌شوند.

خدمات حذف خودکار جایگاه‌ها (در بستر دژینو): خدمات خودکار مانند دژینو این فرآیند را به طور قابل توجهی ساده می‌کنند. این پلتفرم‌ها به طور مداوم جایگاه‌های تبلیغاتی را نظارت کرده و به طور پویا سایت‌ها و برنامه‌های بی‌کیفیت یا مشکوک را مسدود می‌کنند. مزایای اصلی این رویکرد شامل:

  • نظارت مداوم: سیستم به طور خودکار جایگاه‌های جدید و در حال ظهور را شناسایی می‌کند.
  • مسدودسازی پویا: به جای لیست‌های ثابت، سیستم می‌تواند به سرعت به تغییرات در الگوهای تقلب یا ظهور سایت‌های جدید پاسخ دهد.
  • کاهش تلاش دستی: بار کاری از دوش تیم‌های بازاریابی برداشته می‌شود و به آن‌ها اجازه می‌دهد بر استراتژی‌های سطح بالاتر تمرکز کنند. حتی در کمپین‌های بسیار خودکار مانند Performance Max گوگل، که بسیاری از تصمیمات توسط الگوریتم‌ها گرفته می‌شوند، امکان اعمال حذف جایگاه‌ها وجود دارد. این نشان می‌دهد که حتی با وجود اتوماسیون پیشرفته، ورودی استراتژیک انسانی از سوی تبلیغ‌کننده برای بهبود عملکرد کمپین و محافظت از برند همچنان ارزشمند است. برای این نوع کمپین‌ها، ممکن است نیاز به پر کردن یک “فرم درخواست تغییر کمپین Performance Max و استفاده از فایل‌های قالب برای آپلود لیست حذف‌ها باشد. این فرآیند نشان می‌دهد که کنترل بر جایگاه‌های تبلیغاتی، حتی در پیچیده‌ترین کمپین‌های خودکار، یک اهرم مهم برای بهینه‌سازی باقی می‌ماند.

نتیجه‌گیری و توصیه‌ها

در دنیای پررقابت تبلیغات دیجیتال، دستیابی به حداکثر بازگشت سرمایه (ROI) و افزایش پرفورمنس کمپین‌ها نیازمند رویکردی جامع و هوشمندانه است. همانطور که در این مقاله بررسی شد، انتخاب و استفاده صحیح از ابزارهای تبلیغاتی گوگل ادز، شامل سرچ ادز (Search Ads)، دیسپلی ادز (Display Ads) و دیمند جن (Demand Gen)، در کنار درک عمیق از ماهیت و کاربرد هر یک، از اهمیت بالایی برخوردار است. در حالی که سرچ ادز با هدف‌گذاری کاربران دارای “قصد بالا” برای تبدیل‌های سریع‌تر مناسب است، دیسپلی ادز و کمپین‌های دیمند جن نقش حیاتی در ایجاد آگاهی از برند، تحریک تقاضا و همراهی مشتری در مراحل اولیه سفر خرید ایفا می‌کنند. هم‌افزایی این دو رویکرد، به ویژه با استراتژی‌های ریمارکتینگ قوی، می‌تواند نرخ تبدیل کلی را به شکل چشمگیری افزایش داده و هزینه‌های دستیابی به مشتری را در بلندمدت کاهش دهد.

علاوه بر این، انتخاب صحیح پلتفرم‌های نمایشی، چه شبکه نمایش گوگل (GDN) با گستردگی جهانی و ابزارهای هدف‌گذاری پیشرفته‌اش، و چه ادنتورک‌های داخلی ایران نظیر یکتانت و تپسل با پوشش بومی وسیع و سهولت پرداخت ریالی، برای به حداکثر رساندن دسترسی به مخاطبان هدف در بازار ایران حیاتی است. استراتژی ترکیبی، که از مزایای هر دو بهره می‌برد، راهکار بهینه برای پوشش جامع بازار و کاهش ریسک وابستگی به یک پلتفرم است.

اما این سفر بهینه‌سازی بدون ابزارهای حفاظتی کامل نخواهد بود. حذف جایگاه‌های تبلیغاتی (Placement Exclusion) به عنوان یک اهرم حیاتی و قدرتمند، نقش کلیدی در حفاظت از بودجه تبلیغاتی، افزایش کیفیت ترافیک و تضمین ایمنی برند ایفا می‌کند. با مسدود کردن نمایش تبلیغات در سایت‌ها و اپلیکیشن‌های بی‌کیفیت، تقلبی یا نامناسب، تبلیغ‌کنندگان اطمینان حاصل می‌کنند که سرمایه‌گذاری‌شان تنها در محیط‌هایی صورت می‌گیرد که فرصت واقعی برای تعامل و تبدیل وجود دارد. این اقدام نه تنها منجر به صرفه‌جویی مستقیم در هزینه می‌شود، بلکه با ارائه داده‌های تمیزتر به الگوریتم‌های هوشمند (مانند استراتژی‌های پیشنهاد قیمت Performance Max گوگل)، به آن‌ها کمک می‌کند تا تصمیمات بهینه‌تری بگیرند و کارایی کمپین را به بالاترین حد ممکن برسانند.

با توجه به تکامل مداوم تقلب در تبلیغات، اتکا به راهکارهای دستی برای حذف جایگاه‌ها کافی نیست. استفاده از خدمات حذف خودکار جایگاه‌ها، که به طور پویا و مستمر جایگاه‌های مشکوک را مسدود می‌کنند، برای حفظ کیفیت و جلوگیری از هدررفت بودجه در طول زمان ضروری است.

در نهایت، توصیه می‌شود که تبلیغ‌کنندگان به طور منظم گزارش‌های جایگاه‌های تبلیغاتی خود را بررسی کنند، به دنبال الگوهای مشکوک باشند و از ابزارهای حذف جایگاه‌ها به صورت فعال و پیشگیرانه استفاده نمایند. این رویکرد هوشمندانه و جامع، نه تنها به محافظت از سرمایه‌گذاری‌های تبلیغاتی کمک می‌کند، بلکه زمینه را برای رشد پایدار، افزایش پرفورمنس و دستیابی به نتایج مطلوب در دنیای پیچیده تبلیغات دیجیتال فراهم می‌آورد.

ارسال نظر

enemad-logo